- خانه
- chevron_right
- مقالات
- chevron_right
- ادبی
- chevron_right
- گور به گل گفت
گور به گل سرخ گفت: ای گل عاشقان، با قطره های اشکی که هر شب از دیده سحرگاهان بر چهره
تو می ریزد چه می کنی؟
گل پاسخ داد: اول تو بگو، با آنچه پیوسته در کام خود فرو می بری چه می کنی؟
گور سکوت کرد.
گل گفت: ای گور تیره، من این اشکها را در درون سایه، آرام آرام به صورت عطر و عسل در می آورم
و تحویل مردمان می دهم.
گور گفت: ای گل، من نیز از هر روحی که به منش می سپارند فرشته ای می سازم و به آسمانش می فرستم.
با سپاس بیکران
گروه قاصدک
……………………………………………………………………………………………………………
منبع: کتاب مکتب ها، سبک ها و جنبش های ادبی و هنری جهان تا پایان قرن بیستم
شعری از ویکتور هوگو
محصولات
- فروش ماسک لایه تنفسی / سه لایه رونیکا - 50 تایی تومان ۷۵,۰۰۰
- دوره نقاشی روی پارچه - آنلاین (دانلودی) تومان ۱,۲۹۹,۰۰۰
- کارگاه شخصیت شناسی MBTI - حضوری تومان ۱,۲۹۹,۰۰۰
- دوره نقاشی روی پارچه ویژه بانوان - حضوری تومان ۱,۴۹۹,۰۰۰
- کارگاه من آهنین - حضوری تومان ۱,۲۹۹,۰۰۰